دانه خودت را بکار: چطور در پرسونال برندینگ فقط مصرف کننده محتوا نباشیم؟

چند روز پیش که برنامه هفته پیشِ رو را نگاه می‌کردم به موضوع عجیبی برخوردم. بیشتر زمان من در طول هفته صرف مطالعه کتاب، مقالات علمی، گوش دادن به پادکست و شرکت در جلسات مشاوره می‌شود. هر روز که از خواب بیدار می‌شوم نگاهی به عنوان کارهایی که باید در طول روز انجام دهم می‌اندازم، روتین صبحگاهی‌ام را اجرا می‌کنم و بعد از خوردن صبحانه روانه محل کارم می‌شوم. بیشتر وقت من در دفتر صرف مطالعه و بهتر بگویم مصرف محتوا می‌شود. اما آیا من به همان اندازه که مصرف کننده محتوا هستم، دانه خودم را کاشته‌ام؟ این سوالی است که امروز می‌خواهم درباره‌اش صحبت کنم.  پس اگر به این موضوع علاقه دارید تا انتها همراه من باشید.

دانه خودت را کاشته‌ای؟

من عاشق طبیعت هستم. زمانی که در طبیعت قدم می‌زنم انگار حس و حال بهتری دارم. البته جای تعجب نیست که طبیعت و حضور آگاهانه در آن اینقدر حالم را خوب می‌کند. تحقیقات زیادی در این باره انجام شده و بیشتر این تحقیقات نشان می‌دهند وصل شدن به طبعیت و غرق شدن در زیبایی درختان و گل‌ها می‌تواند حال و هوای بهتری به افراد ببخشد.

چند روز پیش که داشتم در پارک نزدیک خانه‌مان ورزش می‌کردم چشمم به باغچه بزرگی از گل‌های رز رنگارنگ افتاد. چقدر این گل‌ها خوش آب و رنگ و زیبا بودند. کنار باغچه، باغبان زحمت کشی را دیدم که با دست‌های خود از گیاهان مراقبت می‌کرد و مثل یک پرستار کنارشان نشسته بود.

در همان حال که محو تماشای گل‌ها و رنگ‌ زیبایشان بودم یک سوال به ذهنم رسید. چرا من نباید یک باغ رز داشته باشم؟ چرا من گل خودم را پرورش ندهم؟

همان لحظه دفترچه یادداشتم را در آوردم و در میان اهداف بلندمدتم نوشتم: می‌خواهم یک باغ بزرگ پرورش گل رز داشته باشم.

امروز که این داستان را با خودم مرور می‌کردم متوجه شباهت آن با حوزه تولید محتوا و تولید علم شدم.

با ظهور شبکه‌های اجتماعی مثل اینستاگرام، همه ما به یک مصرف کننده محتوا تبدیل شده‌ایم. مدام در حال نگاه کردن به دانه‌هایی هستیم که دیگران در باغ خود کاشته‌اند. در طول روز گوشی به دست از این پیج به آن پیج و از این استوری به آن استوری می‌رویم بدون اینکه بخواهیم رد پایی از خودمان به جا بگذاریم.

بدون اینکه یک دقیقه بایستیم، به پشت سرمان نگاه کنیم و از خودمان بپرسیم: من چه دانه‌ای کاشته‌ام؟ من چه باغی از خود به جا گذاشته‌ام؟ من چه جامعه‌ای ساخته‌ام که ارزش همراهی داشته باشد؟ من برای حوزه تخصصی خودم چه کاری کرده‌ام؟

چرا باید از فاز مصرف کننده محتوا عبور کنیم و به تولیدکننده محتوا تبدیل شویم؟

دلایل زیادی برای این موضوع وجود دارد .زمانی که دست از مصرف محتوا بر می‌دارید و به تولید محتوا متعهد می‌شوید فرصت‌های زیادی پیش رویتان قرار می‌گیرد.

اولین و مهم‌ترین مزیتی که تولید محتوا و تولید علم برایتان دارد افزایش خلاقیت‌تان است. وقتی دست به قلم می‌شوید یا روی کیبورد تایپ می‌کنید به خلاقیت‌تان نیاز خواهید داشت.

باید بتوانید از مثال‌ها، داستان‌ها و استعاره‌ها استفاده کنید تا چیزی که در حال بیانش هستید را ساده‌تر نمایید. اینجاست که قدرت خلاقیت‌تان افزایش می‌یابد و می‌توانید ایده‌هایتان را به بهترین شکل ممکن ارائه کنید.

البته این تنها مزیتی نیست که با تولید محتوا به دست می‌آورید. وقتی وارد گروه تولید کنندگان علم می‌شوید می‌توانید قبیله خودتان را بسازید، بر روی دیگران اثر بگذارید و جامعه بزرگ‌تری از مخاطبان داشته باشید.

چطور مصرف کننده نباشیم و دانه خودمان را بکاریم؟

شاید شما هم مثل من مشتاق شده باشید که دانه خودتان را بکارید، یکی یکی این دانه‌ها را بیشتر کنید و در نهایت یک باغ زیبا از تخصص و دانش‌تان داشته باشید. بهتان تبریک می‌گویم. هدف ارزشمندی انتخاب کرده‌اید.

اما یک سوال مهم: چطور از فاز مصرف کننده محتوا خارج شویم و برای حوزه تخصصی خود ارزش آفرین باشیم؟ فرآیند تولید محتوا و تولید علم را می‌توان به چند مرحله تقسیم بندی کرد. بیایید این مراحل را با هم بررسی کنیم:

1. پیدا کردن هدف اصلی ( آن چرایی بزرگ)

زمانی که شما در اینترنت گشت و گذار می‌کنید چه بخواهید و چه نخواهید در حال انجام یک بازی هستید. وقتی تصویر خودتان را در اینستاگرام به اشتراک می‌گذارید یا پستی را می‌خوانید و لایکش می‌کنید در میانه یک بازی هستید.

این همان بازی« به اشتراک گذاری خودتان و هویت‌تان» است. شما بخشی از خودتان را در اینترنت به اشتراک می‌گذارید. پست‌هایی که لایک می‌کنید، عباراتی که در گوگل جستجو می‌کنید، مطالبی که می‌خوانید همه و همه نشان دهنده بخشی از علایق و نیازهای شماست.

هر چقدر بیشتر از خودتان ردپا به جا بگذارید افراد بیشتری شما را می‌شناسند و به سمت‌تان می‌آیند. اما برخی از افراد متوجه این بازی به اشتراک گذاری و شناخته شدن در فضای اینترنت نیستند.

آن‌ها پشت پرده قایم می‌شوند و فکر می‌کنند زندگی در سایه می‌تواند برایشان مفید باشد. اما یادشان می‌رود که اینجا هستند که دانه خودشان را بکارند.

اولین مرحله برای تبدیل از مصرف کننده محتوا به تولیدکننده محتوا این است که آگاهانه وارد این بازی شویم. باید هدفی بزرگ و معنادار برای حضورمان در این فضا داشته باشیم.

در این مرحله مهم‌ترین سوالی که باید از خودتان بپرسید این است: چرا می‌خواهم دانه خودم را بکارم؟ چرا باید در بازی تولید محتوا شرکت کنم؟

به آن چرای بزرگ و دلیل مهم خوب فکر کنید. چراییِ کاری را که پیدا کنید چگونگی‌اش هم پیدا می‌شود. می‌خواهید در حوزه تخصصی خود تغییری ایجاد کنید؟ دوست دارید افراد را با آگاه کردن به سمت زندگی بهتر سوق دهید؟ می‌خواهید نقش سازنده‌ای در جامعه داشته باشید؟ دلیل و چرایی خود را روی یک برگ کاغذ بنویسید.

2. شناخت  علایق و پیدا کردن یک حوزه تخصصی

حالا که قانع شده‌اید دانه خودتان را بکارید و دیگر مصرف کننده محتوا نباشید، باید به سراغ علایق و تخصص خود بروید. خیلی‌ها در این مرحله پا پس می‌کشند چون فکر می‌کنند تخصص و دانش کافی برای به اشتراک گذاشتن ندارند.

اما واقعیت این است که برای تولیدکننده بودن نیاز نیست دانشمند باشید. همین که یک قدم از مخاطبان تان جلوتر باشید کافیست. به چه حوزه‌ای بیشتر علاقه دارید؟ در چه حوزه‌هایی بیشتر کتاب خوانده و تخصص پیدا کرده‌اید؟ همه حوزه‌هایی که فکر می‌کنید در آن‌ها حرفی برای گفتن دارید را انتخاب کنید.

سپس به هر کدام از این حوزه‌ها بر اساس علاقه خود از یک تا ده نمره بدهید. ببینید در چه حوزه‌ای هم تخصص فنی دارید و هم عاشقانه و مشتاقانه می‌توانید برایش یکسال تولید محتوا کنید؟

آن حوزه را هم در پایین صفحه یادداشت کنید. ما در حال آماده سازی باغ خود برای کاشت دانه‌هایمان هستیم اما هنوز به مرحله کاشت نرسیده‌ایم. بیایید یک گام دیگر به جلو برویم.

3. غلبه بر ترس ها و غول‌های درون

همه ما درون خود غول‌های مختلفی داریم. غول‌هایی که بر سر راه تصمیمات مهم زندگی‌مان سبز می‌شوند و نمی‌گذارند کارمان را به درستی پیش ببریم.

یکی از همین غول‌ها چیزی است که من اسم آن را هیولای کمالگرایی می‌گذارم. چنین هیولایی خودش را با این جملات نشان می‌دهد: تو به اندازه کافی خوب نیستی، هنوز نمی‌توانی شروع کنی چون فلان مدرک را نداری، نمی‌توانی کارت را جلو ببری چون فلان تجهیزات را آماده نکرده‌ای

هیولای دوم، مهرطلب بودن است. افرادی که مهرطلب هستند دنبال تایید دیگران می‌گردند. به همین خاطر نمی‌توانند خودشان به درستی تصمیم بگیرند و مدام دوست دارند مهر تایید دیگران پای کارهایشان باشند. این افراد همان‌هایی است که با هر نوع انتقادی زود از کوره در می‌روند و احساس می‌کنند یک جای کارشان می‌لنگد یا خودشان بی ارزش هستند.

هیولای اهمالکاری غول دیگری است که در وجود ما رخنه کرده و نمی‌گذارد دست به کار شویم. چند نفر از شما دوست دارید برند شخصی داشته باشید و دانه خودتان را بکارید اما به خاطر اهمالکاری نتوانسته‌اید؟ خوب جای تعجب نیست. این یک مشکل رایج است.

زمانی که این هیولاها را بشناسیم بهتر می‌توانیم در مسیر خودمان قرار بگیریم و به سمت جلو حرکت کنیم. در کاغذی که پیش رویتان است بنویسید چه چیزی مانع از شروع کارتان می‌شود؟ چطور می‌توانید آن مشکل را حل کنید؟

4. توسعه مهارت های مربوط به تولید کنندگی محتوا

حالا که با خودتان، مهارت‌ها و تخصص‌تان بیشتر آشنا شدید می‌توانید دست به کار شوید. یک موضوع جذاب را انتخاب کنید و شروع به تولید محتوا نمایید.

برای اینکه تولیدکننده محتوا باشید لازم نیست مثل نویسندگان بزرگ بی عیب و نقص بنویسید. چیزی که ما در این مسیر نیاز داریم آشنایی با مهارت‌های تولید محتوا، تمرین، تمرین و باز هم تمرین است.

ببینید برای نوشتن یک مقاله باید چه اصولی را رعایت کنید، چطور می‌توانید مقاله‌تان را سئو کنید، اصلا دوست دارید بنویسید یا جلوی دوربین حرف بزنید؟

با انواع فرمت‌های محتوایی آشنا شوید و گزینه‌ای که در ابتدا برایتان جذاب‌تر است را انتخاب کنید. در این شرایط می‌توانید با اهمالکاری و کمالگرایی کمتری به مسیر خود ادامه دهید و نگران مشکلات بعدی نباشید.

هر چقدر بیشتر تمرین کنید مهارت بیشتری هم به دست می‌آورید. پس در ابتدا دنبال یک کار بی عیب و نقص نباشید. فقط از گروه مصرف کننده محتوا بودن فاصله بگیرید و به گروه تولید کنندگان محتوا بپیوندید.

در مسیر‌تان می‌توانید هر آنچه که نیاز دارید را بیاموزید و شرایط را بهتر کنید.

سخن نهایی

دور شدن از گروه مصرف کنندگان محتوا در ابتدا به نظر سخت می‌رسد. اما زمانی که تصمیم می‌گیرید در این مسیر قدم بگذارید با چالش‌ها و شیرینی‌های مختلفی روبرو می‌شوید. خودتان را در معرض آزمایش قرار می‌دهید و نقاط قوت و ضعف‌تان را بهبود می‌بخشید. مطمئن باشید بعد از یکسال به فردی توانمند در حوزه کاری خود تبدیل می‌شوید که حرفی برای گفتن و ایده‌ای برای اشتراک دارد.

دیدگاهتان را بنویسید