چگونه در هر کاری استاد و حرفهای شویم؟ 6 گام مهم برای مستری
زمانی که کودک بودیم را یادتان هست؟ وقتی می خواستیم برای اولین بار راه برویم با قدمهای کوچک شروع میکردیم. چند قدم می رفتیم با سر به زمین میخوردیم. بارها زمین میخوردیم و باز هم از سر جایمان بلند میشدیم. انگار که هیچ شکستی در کار نیست. بارها در چرخهای گیر میافتادیم که انگار قرار نیست به جایی برسیم اما باز هم با شجاعت تمام تلاش میکردیم و نا امید نمیشدیم. اگر آن موقع نا امید میشدیم و بعد از اولین افتادن، میگفتیم راه رفتن کار من نیست چه اتفاقی میافتاد؟ بزرگ تر که شدیم این روحیه را به دلایل مختلف از دست دادیم. جامعه و اطرافیان مدام در گوشمان زمزمه میکردند که اگر کنکور بدهی همه چیز تمام میشود. کنکور را که بدهی و شغلت را که به دست بیاوری راحت میشوی. ازدواج که کنی حالت بهتر میشود. بچه دار که شدی نور شادی و عشق به خانهات میتابد. همه اینها یادمان داد که باید هر چه سریعتر برسیم بدون اینکه از مسیر پیش رویمان لذت ببریم. اما برای استاد شدن در هر کاری باید صبور باشیم و بخشهای مختلفی را کنار هم قرار دهیم. در این مقاله میخواهم یک فرآیند 6 مرحلهای را معرفی کنم که کمکتان میکند راحتتر مهارت کسب کنید و سپس از همین مهارت و دانش خود در مسیر برندسازی شخصی( پرسونال برندینگ) بهره ببرید. آماده هستید؟
من استعداد استاد شدن را ندارم!
چند وقت پیش با خانمی 35 ساله مشاوره داشتم. قرار بود در یک دوره یکساله برند شخصی او را طراحی کنم و در این مسیر همراهش باشم. اولین چیزی که از او پرسیدم این بود که چه مهارتها و تواناییهایی دارد؟
شروع به شمردن مهارتهای خود کرد: مشاور روانشناس بود، در دورههای مختلفی شرکت کرده بود و میخواست درآمد خود را از طریق برندسازی شخصی افزایش دهد.
وقتی از او پرسیدم چقدر به دانش و مهارت خود اعتماد دارد و خود را فردی متخصص و حرفهای در شغلش میداند تعجب کرد. برق تعجب را میشد در چشمانش دید. به او گفتم چقدر حاضر است این خدمات را به عزیزترین افراد زندگیاش بدهد؟ باز هم مکث کرد.
انگار از سوالاتم جا خورده بود. بعد از چند دقیقه مکث گفت: من تا مقطع ارشد روانشناسی درس خواندهام اما همیشه با خودم میگفتم مرا چه به استاد شدن. من ژن و استعداد استاد شدن در این حرفه را ندارم. من نمیتوانم یک رهبر فکری در این زمینه باشم.
حرفهای من با او سوال مهمی را در ذهنم رقم زد. چرا برخیها در حرفه خود پیشرفت میکنند و بعضیها همیشه درجا میزنند؟
حرفهای شدن ربطی به استعداد ندارد
داستان بالا را برایتان تعریف کردم که بگویم رسیدن به درجه مستری یا همان استادی در هر حرفهای نیازمند یک فرآیند چند مرحلهای است. تحقیقات و مطالعات مختلف هم نشان میدهند موفقیت و رسیدن به مراحل بالا در هر شغلی، بیشتر از اینکه به استعداد ربط داشته باشد به سختکوشی، ماندن در مسیر، صبور بودن و مستمر حرکت کردن ربط دارد. در ادامه قرار است یک چارچوب 6 مرحله ای را با هم مرور کنیم که به شما کمک میکند در حرفه خودتان چند قدم به سمت جلو بردارید و برند شخصی قدرتمندتری داشته باشید.
1. ذهنیت ثابت را از خود دور کنید
کارول دوک جزء محققانی بود که در کتاب خود به نام طرز فکر از دو واژه طرز فکر ثابت و طرز فکر رشد صحبت کرد. او معتقد بود افرادی که طرز فکر ثابت دارند بر این باورند که برای رسیدن به موفقیت باید استعداد خاصی داشته باشند. این افراد معتقدند یا باید با استعداد خاصی به دنیا آمده باشید یا جایی برای پیشرفت ندارید.
دوک در تحقیقات خود به این نتیجه رسید که افراد با طرز فکر رشد تمام تلاش خود را میکنند تا از موقعیتهایی که پیش رویشان قرار میگیرد به بهترین شکل ممکن بهره ببرند. این افراد خود را برده سرنوشت و استعداد نمیدیدند و تلاش میکردند هر روز یک قدم به اهدافشان نزدیک شوند.
اگر میخواهید در حرفه خود موفق شوید و به درجه استادی برسید اولین قدم داشتن طرز فکر رشد است. به جای اینکه موفقیت، ثروت و خوشبختی را تنها متعللق به گروه خاصی ببینید، باور کنید که با تمرین مستمر، درست و اصولی میتوانید به جایی که دوست دارید برسید.
2. دستورالعملها را بیاموزید
حالا که قانع شدید که میتوانید در شغل خود پیشرفت کنید باید به سراغ دستورالعملها و اصول پایهای بروید. اگر تازه مسیر حرفهای خود را آغاز کردهاید این مرحله از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. در این مرحله باید به سراغ یک معلم یا منتور کارآزموده بروید، اصول پایهای را از او بیاموزید و کار خود را شروع کنید.
اگر به معلم یا منتور دسترسی ندارید هیچ اشکالی ندارد. لازم نیست خودتان را ناراحت کنید. در دنیای دیجیتال امروز منابع اطلاعاتی زیادی هست که میتوانید از آنها استفاده کنید. در دورههای آنلاین شرکت کنید، کتاب بخوانید، پادکست گوش کنید. از منابع معتبر به دنبال کسب اطلاعات اصلی حوزه خود باشید تا بتوانید در ادامه مسیر به بهترین شکل ممکن پیش بروید.
3. تمرین مستمر و هدفمند داشته باشید
حالا که مفاهیم پایهای را در اختیار دارید باید خودتان را به تمرین عادت دهید. یکی از مشکلاتی که من در مشاورههایم به وفور دیدهام تمایل نداشتن افراد به تمرین است. افرادی که ما در اطراف خود به عنوان استاد میشناسیم عاشق تمرین کردن هستند و به همین خاطر هر روز بهتر میشوند.
یک ضرب المثل قدیمی هنرهای رزمی هست که میگوید: «استاد کسی است که هر روز پنج دقیقه بیشتر از هر کس دیگری روی تشک می ماند.»
زمانی که همه خسته شدهاند و نمیخواهند ادامه بدهند این استادان حرفهای هستند که باز هم به تمرین کردن ادامه میدهند. افراد ماهر حتی زمانی که احساس میکنند هیچ پیشرفتی در کارشان وجود ندارد باز هم دست از تمرین نمیکشند و به صورت اصولی و هدفمند تمرین میکنند.
4. ذهنیت شوشین را در خود پرورش دهید
من عاشق فلسفههای ژاپنی هستم. یکی از همین فلسفهها، فلسفه شوشین است. شوشین یعنی ذهنیت مبتدی داشتن.
وقتی در مسیر استادی هستید ممکن است به سطحی برسید که احساس کنید همه چیز را میدانید. اینجاست که مغرور میشوید و دیگر به حرف منتور یا معلم خود گوش نمیکنید یا دست از تمرین کردن بر میدارید. دقیقاً در چنین موقعیتی است که خیلیها وارد چرخه دردناک شکست میشوند.
شجاعت افراد در مسیر استادی با تمایلشان برای تسلیم شدن سنجیده میشود. تسلیم شدن در برابر معلم، تسلیم شدن در برابر خودنظمی، تسلیم شدن در برابر اینکه هنوز مسیر طولانی داریم و علممان کامل نیست.
اگر بتوانید ذهنیت مبتدی را در خود پرورش دهید دیگر از اینکه در مراحل مختلف علم آموزی دست و پا چلفتی به نظر برسید واهمهای نخواهید داشت.
یادتان باشد هیچ کس نمیتواند ادعا کند متخصص یک حوزه است و همه دانش آن حوزه را میداند. همه ما یادگیرنده هستیم. پس این را بپذیرید که یادگیرنده دائمی باشید.
5. کمی خود را به چالش بکشید
تا به اینجای کار پیشرفت زیادی داشتهاید. به شما تبریک میگویم. در این مرحله میتوانید خیلی از مهارتهایتان را به نمایش بگذارید و در حوزه کاری خود به مشتریان خدمات ارائه کنید.
اما باید در همین سطح متوقف شویم؟ معلوم است که نه. هر وقت به سطحی رسیدید که احساس کردید همه چیز دیگر تمام شده است و میتوانید نفس راحتی بکشید باید خودتان را وارد مرحله تازهای کنید.
محدودیتهای قبلی خود را به چالش بکشید، کمی ریسک کنید و ببینید چطور میتوانید از ناحیه امنی که برای خودتان ساختهاید خارج شوید.
6. عاشق مسیر باشید و مسیر را برای خود جذاب کنید
همه ما در زندگی با مشکلات و رنجهای مختلفی دست و پنجه نرم میکنیم. یک روز سرشار از انرژی هستیم و کبکمان خروس میخواند و روز دیگر حال بیرون آمدن از تختخوابمان را هم نداریم.
برای اینکه بتوانید در حرفه خود استاد شوید باید عاشق مسیری باشید که در آن قدم برمیدارید. ببینید چه جنبهای از کارتان هست که بیشتر از همه دوستش دارید؟ چطور میتوانید این جنبه را به یک معنای بزرگ گره بزنید؟
مسیر یادگیری را برای خود سرگرم کننده کنید. ببینید چطور میتوانید این فرآیند را به یک بازی تبدیل کنید؟ سپس در طول روز چیزهایی که به شما انرژی میدهند را پیدا کنید. فهرستی از کارها، مکانها و فعالیتهایی را تهیه کنید که باعث افزایش انرژیتان میشوند.
این فعالیتها را در برنامه روزانه خود بگنجانید تا بتوانید انرژی از دست رفته را باز گردانید و با توان بیشتری به مسیرتان ادامه بدهید.
حرف آخر
دنیای امروز به گونهای ما را پرورش داده که تفکر مایکرویوی داشته باشیم. دوست داریم هر چه سریعتر در کار خودمان پیشرفت کنیم و به درجه استادی برسیم. اما غافل از اینکه قرار نیست هیچ وقت به چنین موقعیتی دست پیدا کنیم. ما یادگیرندههای مادامالعمری هستیم که تشنه آموزشیم و میخواهیم با علمی که به دست میآوریم دنیا را تبدیل به جای بهتری برای زندگی کنیم. در این مقاله یک فرآیند 6 مرحلهای را در اختیارتان قرار دادم که به کمک آن میتوانید مسیر رسیدن به استادی را تسهیل کنید.
دیدگاهتان را بنویسید